موضع کلیسای کاتولیک در رابطه با الهامات و ظهورات فردی
" هرآنچه را که ظهور 'فردی' نامیده می شود در طی سالها وجود داشته است که بعضی از آنها توسط مقامات کلیسا به رسمیت شناخته شده اند. بهرحال تعلقی به منشاء ایمان نداشته و نقشی هم در بهبود، تکمیل و یا آشکار کردن نهایی و قاطع مسیح نداشته اند، بلکه توسط آن به داشتن زندگی پُر محتوا در دوره معینی در تاریخ کمک کرده اند . مؤمنان، با راهنمایی مرجعیت تعلیمی کلیسا و درک و شعور خود، بخوبی آگاه هستند که چگونه تجلی و هر آنچه را که بمنزله معتبر فراخوان مسیح و قدیسان کلیسا باشد ، تشخیص دهند ".
( تعالیم کلیسای کاتولیک)
کلیسای کاتولیک رم همیشه در تایید، عدم تایید و یا محکوم کردن گزارش تجلی بسیارعاقلانه و محتاط بوده است.
عموماً بررسی ظهورات به قرار زیر طبقه بندی شده اند:
"فاقد ارزش ایمانی"، "عدم مغایرت با ایمان"، "شایسته ایمان". پیغام تایید شده تجلی به هیچ وجه نمی تواند دارای محتوایی باشد که در تضاد با تعلیمات کلیسا باشد.
در سراسر تاریخ مسیحیت، وقوع معجزات و ظهورات همیشه مورد استقبال و سپاسگذاری قرار گرفته اند، با این آگاهی که چنین پدیده ها جایگزین ایمان به خدا نیستند. کلیسا آشکار کردن کلام، اعمال شخص مسیح را در مرکزیت خود حفظ می کند، همزمان به دیدگاهای خاص قدیسان و همه کسانی که پبغام ظهور را دریافت کرده اند ارج می نهد. کلیسا بین تجربه گرا که از پیش، هر چیز فوق العاده ای را به عنوان معجزه رد می کند و زود باوری، که هر چیز فوق العاده ای را معجزه می داند حد میانه را پیش می گیرد.
روند تصویب توسط کلیسا
همانطور که در شورای ترنت Trent (٦٣ـ١٥٤٥ ) مقرر شده، اسقف محلی مهمترین کسی است که اختیار تا یید موارد در باره ظهور را دارد به عنوان نمونه الهام فردی یکی از اینگونه مواردی است که می توان برشمرد.
مطابق با بیست و پنجمین نشست شورای ترنت:
"...و که این چیزها بهتر است صادقانه تر مشاهده شود و شورای مقدس کلیسا مقدر میدارد که هیچکس اجازه قرار دادن و یا باعث نصب تصویر غیر عادی در هیچ کلیسا و جای دیگر قرار ندهد مگر آنکه آن تصویر یا شمایل توسط اسقف تایید شده باشد. همچنین نبایدهیچ معجزه و یا اثر جدیدی بدون آگاهی و تایید آن توسط اسقف، قبول شود؛ همینکه او اطلاعات موثقی در این موارد کسب کرد، باید، بعد از گرفتن مشاوره با متخصص الهیات و مردان مومن دیگر، از حیث آن عمل همخوان با حقیقت و تقوا قضاوت کند. اما اگر هر گونه تردید، و یا سوء استفاده در میان باشد باید کاملا ریشه کن شود؛ و یا چنانچه سوال مهمی در باره این موضوعات پیش آید، اسقف قبل از تصمیم گیری در باره مباحثه، باید منتظر حکم شورای اسقفان استانی شود، در شوراهای محلی نباید در باره موضوعات تازه یا مسائل غیرعادی که قبلا در کلیسا مطرح نشده اند، بدون مشورت اولیه با مقامات عالی کلیسای کاتولیک رم تصمیم گیری شود".
اسقفان شواهد تجلی را بر طبق رهنمودهای زیر برسی می کنند:
١ـ حقایق موجود عاری از خطا باشند.
٢ـ کسی ویا کسانی که الهام را در یافت می کنند دارای روانی متعادل، صادق ، معنویت، بی ریا و مرجعیت کلیسا را محترم بشمارند.
٣ـ خطا های اعتقادی نباید به خدا و بانوی ما (حضرت مریم) و یا قدیسان نسبت داده شوند.
٤ـ اعتقادات روحانی و الهی بدون خطا ارائه شوند.
٥ـ انگیزه چنین رویدادها، منفعت مالی نباشد.
٦ـ دارای دلبستگی مذهبی سالم و ثمره معنوی و روحانی باشد و گواهی بر هیجان مفرط جمعی نباشد.
حکم می تواند ظهور (معجزه) را که بر گرفته از تمام نشانه های موثق و حقیقی یک معجزه و شفاعت از بهشت باشد ولی بطور واضح معجزه آسا نبودن آن را تشخیص دهد و یا آنکه به اندازه کافی نشانه های بارز دال بر وجود آن نباشد، ویا اینکه ادعای ظهور، معتبر و آشکار نباشد.
اگر ظهور " حضرت مریم" توسط اسقف تشخیص داده شود، به این معنا است که پیغام تضادی با ایمان و معنویات اخلاقی ندارد و می توان در آن محل با احترام خاص مورد ستایش قرار گیرد. اما از آنجا که الهام شخصی مستلزم کلیسا نیست، کاتولیکها در تصمیم خود به حد اهمیت دادن روحانی به محل ظهور و پیغامهای کسب شده آزاد هستند .
قانون کلیسایی و التزام اطاعت توسط ایماندار
چنانچه ماهیت منصب اسقفان ایجاب می کند، مسوٌلیت قضاوت سلیم و حکم دادن تجلی به آنان واگذار شده است، بنا بر این اعضای کلیسای وابسته اسقفی نیز مسئولیت اساسی متقابل راعهده دارمی باشند. اولا، از آنجایی که اسقفان به عنوان نمایندگان مسیح قلمداد می شوند (قانون ٢١٢ کلیسایی)، باید به آموزشها ی رسمی ونظم خاص بر قرار شده شبان کلیسا مطیع بود. این اطاعت مرهون صلاحیت اسقفان به عنوان رهبران کلیسا های خاص به منظور ترویج صلاح همگانی می باشد. همچنین (قانون ٧٥٣ کلیسایی) در باره "رضایت مذهبی" مرهون به اختیار آموزش اسقفان به مفهوم کیفیت خاص احترام و قدردانی با آگاهی انتقادی و حسن نیت صحبت می کند. بنا بر این، می باید اطاعت هوشیارانه به اختیار کلیسا در رابطه با ظهور داشت.
دسته بندی های تصویب
اعلامیه رسمی کلیسا در رابطه با اعتبارظهور ادعا شده به سه دسته طبقه بندی شده اند:
شایسته باور نیست:
اعلام اظهارات کذب الهام شخصی با این مفهوم قید شده که " ثابت شده است که هیچ مورد ماوراء طبيعي وجود ندارد" مشخص شده که هیچگونه ویژگی که نماینگر اینکه از خدا باشد وجود ندارد بنابراین تقلب است و یا به روح دیگر نسبت داده می شود.
هیچ تضادی با ایمان ندارد:
وقتی که تصمیم منتطقه ای گرفته شده ، اشاره می کند که گزارش الهام ممکن است مرجع ماوراء طبيعي داشته باشد، و یا نداشته باشد.
ظهور " که چیزی ماوراء طبیعی وجود داشته باشد" قلمداد می شود. ظهور در این طبقه بندی فاقد تایید مشخصه ماوراء طبیعی بودن است، ولی دلیلی برای تضاد با ایمان معین، وجود ندارد.
تایید شده:
مشخصه ماوراء طبيعي بودن ظهور دارای ارزش ایمانی است و فاقد تضاد با ایمان و ارزشهای معنوی اعلام می شود. ولی ایمان داشتن به ظهور (حتی واقعی) مستلزم رستگاری نیست.
معیارهای تشخیص
یک سند تایید شده واتیکان توسط پاپ پل ششم در٢٧ فوریه ١٩٧٨ بنام ، « سازمان رسیدگی به روند قضاوت مکاشفات و ادعایی ظهور» برای دنبال کردن مجموعه ای از مراحل لازمه برای بررسی اعتبار ادعاهای شگفت انگیز وجود دارد. این سند درخواست سه سوال را بررسی می کند.
اول اینکه از مقامات رسمی کلیسا خواسته شده که خود پدیده و افرادی که گزارش را داده اند، ارزیابی کنند و در جستجوی مدرک دال بر صحت موضوع باشند. سپس باید در رابطه با پیغام مربوطه تحقیق کنند و معلوم شود که با تعالیم کلیسا سازگاری داشته باشد. سومین سوال بر آمده از سند ارزیابی مفاهیم معنوی پدیده با تحقیق به "ثمره" ظهورهای گزارش شده است.
بر طبق موسسه بین المللی تحقیقات مربوط به مریم مقدس، چهار معیار برای تایید و عدم
تایید ظهور مریمی وجود دارد:
١ـ اولین قاعده برای برسی پدیده معجزه وجود امر مسلم اخلاقی است و یا حداقل با احتمال زیاد معجزه اتفاق افتاده است. این کمسیون احتمالا با رویابینها و شاهدان مصاحبه و از محل وقوع اتفاق دیدن خواهد کرد.
٢ـ دومین قاعده ارزیابی ویژگیهای شخصی فرد مدعی ظهوراست؛ باید از نظر روانی سالم، صادق، درستکار، امین، مطیع مقامات کلیسا، قادر به انجام سلوک معمول ایمان ( همچون شرکت درعبادت جمعی و دریافت رازهای مقدس کلیسایی ) باشد.
٣ـ سومین مقوله در رابطه با محتوای پیغام ظهور می باشد: باید ازلحاظ الهیات قابل قبول و از نظر اخلاقی درست و فاقد اشتباه باشد.
٤ـ معیار مثبت چهارم این است که نتیجه ظهور باید تاثیر مثبت در باروری روحانی (نیایش، تغییر و افزایش نیکوکاری) داشته باشد.
نگرانی مرجع کلیسا
پنجمین شورای لاترن (١٧ـ١٥١٢) Lateran Council حق تصویب ظهورها و نبوتهای جدید را به مقام پاپ محفوظ می دارد؛ در هر صورت، شورای ترنت (٦٣ـ١٥٤٥) به اسقفان اختیار داد که قبل از اینکه عموم به ستایش چنین پدیده ای بپردازند آنرا مورد برسی وتصویب قرار دهند.
مسولیت تشخیص و درک ظهورات و معجزات به عهده اسقف محلی می باشد و معمولا واتیکان در چنین فرایندی دخالت نمی کند. اگر چه در دو مورد واتیکان در این رابطه ابراز نگرانی از خود نشان داده است. در سال ١٩٩٦ طی تحقیقات در حال انجام که توسط جامعه اصول عقیدتی و ایمان در رابطه با " پدیده های متناوب ادعا شده مافوق طبیعی ظهور روح با به همراه داشتن پیغام و مجسمه های مریم باکره و یا قدیسان در حال ریختن اشک " بود. حق و مسولیت تایید چنین پدیدههایی برعهده اسقف محلی و همزمان مسولیت جامعه اصول عقیدتی و ایمان " هدایت و احتیاط" تشخیص داده شد.
فتور معجزات بر مبنای کتاب مقدس
در کتاب مقدس معجزات و ظهورات متعددی ثبت شده است . بعد از رستاخیز، مسیح خود را به پطرس و پس از آن به دوازده حواریون ظاهر ساخت (اول قرنتیان فصل ١٥ آیه ٥). رویاها و مکاشفات پولس (دوم قرنتیان فصل ١٢ آیه ١ـ٦ )، اما استیفان پر از روح القدس، به آسمان چشم دوخت و جلال خدا و عیسی را که در دست راست خدا ایستاده بود دید ( کارهای رسولان فصل ٧ آیه ٥٥ـ٥٦ ).
مسیح معجزه های شفا بخش زیادی را انجام داد، اما، در همان زمان، بنظر نمی آید که او مشوق جستجوی معجزات بوده باشد. " این نسل شریر و بی وفا جویای آیت است و آیتی بجز آیت یونس نبی به آن داده نخواهد شد." (متی فصل ١٦ آیه ٤). مثل الیازار و مرد ثروتمند، "اگر به سخنان موسی و انبیاء گوش ندهند حتی اگر کسی هم پس از مرگ زنده شود باز باور نخواهند کرد." (لوقا فصل ١٦ آیه ٣٠ ). بلاخره سخنان مسیح به توما پس از رستاخیز را داریم که گفت "انگشت خود را به اینجا بیاور، دستهای مرا ببین، دست خود را به پهلوی من بگذار و دیگر بی ایمان نباش بلکه ایمان داشته باش" و مسیح ادامه داد " آیا تو بخاطر اینکه مرا دیده ای ایمان آوردی؟ خوشا بحال کسانی که مرا ندیده اند و ایمان می آورند". (یوحنا فصل ٢٠ آیه ٢٧ ـ ٢٩)
تفسیری از پاپ بندیکت شانزدهم:
در مصاحبه ای در کلیسای مریم مقدس در فاتیما، (در آن زمان کاردینال ژوزف رات زینگر) در باره ظهورات و رویتها گفت " به تمام آدمهای کنجکاو می گویم باکره مقدس در پی برانگیختن عواطف و احساسات ویا ترس نبوده. او همچنین نمایانگر دیدگاه آخرالزمانی هم نداشته هر آنچه که حائز اهمیت است او در پی هدایت مردم به مسیح بوده است."
اوادامه داد" حضرت مریم به بچه های کوچک، آدمهای ساده و آنانی که در دنیا ناشناخته بودند ظهور نکرد که احساساتشان را بر انگیزد. قصد او که حائز اهمیت است فراخوان دنیا در برگشتن به بی آلایشی ، تغییر، دعا و آیینهای کلیسایی است".
بر طبق سخنان پاپ بندیکت شانزدهم در وربوم دومینی Verbum Domini ، ظهورات یا آشکار سازی"فردی" گرایش به خود مسیح است. اگر ما را به او هدایت نکند، بطور یقین از روح القدس نشات نمی گیرد، شخصی است که مارا به انجیل عمیق تر راهنمایی کند نه اینکه بدور نماید ... تصویب ظهور فردی توسط کلیسا به این معنا است که محتوای پیغام تضادی با ایمان و معنویات ندارد ، به عموم رساندن آن مشروع است و ایماندار مجاز به طرفداری کردن آن است.... ظهور فردی می تواند ماهیت نبوتی داشته باشد و در زمان مشخصی برای درک بهتر و زندگی در انجیل کمک کند. بنا بر این نباید آنرا بسادگی نگرید زیرا کمکی است اهدا شده ولی الزامی نیست".
تفسیری از پاپ ژان پل دوم:
ستایش حضرت مریم، وقتی که به درستی درک شده باشد، به عنوان واسطه، به هیچ وجه عزت و اثر بخشی مسیح را تحت الشعاء قرار نمی دهد. در حقیقت حضرت مریم مدام به پسر الهی اش اشاره می کند و او به تمام ایمانداران به عنوان سرمشق ایمان در عمل بکار گرفته شده یاد می کند. ( سخنرانی پاپ ژان پل دوم در آغاز هزاره سوم)